
عنوان: مبهم در موهوم
سراینده: یحیا جواهری
ویراستار: تمنا توانگر
طراح و برگآرا: ژکفر حسینی
ناشر: انتشارات برگ
چاپخانه: مطبعه مسلکی افغان، کابل
تاریخ نشر: بهار ۱۴۰۰ خورشیدی
«مبهم در موهوم» نهمین مجموعهی شعر یحیا جواهری، صدای شاعرانیست که میان سکوت و فریاد، عشق و اندوه، آینه و خاکستر ایستادهاند. این کتاب، دفتر اشعاریست که از تجربهی زیستهی نسلی سخن میگوید که در جستوجوی معنا، امید و انسانیت، بارها در کوچههای تبعید، سیاست، عشق و تنهایی گم شده، اما باز با کلمه برخاسته است.
در این مجموعه، با شعری چندژانری مواجهایم: از غزلهای عاشقانه و ناب، تا شعرهای اجتماعی و سیاسی، از طنزهای ظریف تا سوگنامههایی برای وطن. اشعاری چون: «بینفسهای تو ای عشق»، «چشمی برای گریه»، «درخت دوستی»... تجلی رنجهای انسانی و عاشقانهاند؛ «درخت عشق»، «مزار»، «پیشبینی»… مواجههی بیپرده با تناقضات اجتماعی و سیاسی امروزند؛ و در لابهلای این اشعار، صداییست آشنا که بار دیگر عشق را همچون تنها راه نجات در دل تاریکیها میخواند.
یحیا جواهری، شاعر رسالتمند حوزهی بلخ، در این اثر نیز همان ویژگیهای خاص خود را دارد: سادگی، صداقت، اعتراض، و عرفانِ بیتکلف. او شاعر طبقهی فرودست، آواره، مهاجر و عاشق است. در شعرهایش همزمان بوی باروت هست و بوی نرگس، صدای گلوله هست و صدای نی، زخم هست و مرهم.
در بخشی از مقدمهی ناشر آمده است: «غزل سالم اصطلاحیست برای غزلی که با حفظ رسالت انسانی و زبان عاشقانه، به ترویج محبت و عاطفه میپردازد.»
یحیا جواهری را میتوان یکی از پیشگامان این نگاه دانست؛ شاعری که از دل تاریخ و جامعه، با زبان هنر سخن میگوید، اما هرگز از مسئولیت انسانی خود غافل نیست. «مبهم در موهوم»، روایتی است از دلی که در آشوب زمانه، همچنان میتپد. چون شعریست از ما، برای ما، دربارهی ما؛ روایتهایی که اگر امروز نشنویم، فردا شاید دیر باشد.